امپرسیونیسم (impressionism)


 





 
اولین بار لفظ امپرسیونیسم را منقدان فرانسوی برای تمسخر و هجو نقاشان جوانی مانند مونه ، رنوار ، پیسارو ، سیسلی ، س زان ، دگا ، گیومن و موریزو به صورت امپرسیونیست ها به کار بردند که این واژه را از نام تابلوی از مونه به نام امپرسیون: طلوع آفتاب گرفتند.
امپرسیونیسم به علت بدعتی که در هنر نقاشی بوجود آورد ، نخستین جنبش مدرن محسوب می شود.
هدف امپرسیونیسم ها دستیابی به نوعی طبیعت گرائی متعالی بود که از طریق تجزیه ی شدت و ضعف رنگ و ارائه ی بازی نور بر سطح اشیاء حاصل می شد.
استفاده از لکه های رنگی کوچک و روشن و فقدان خط کناری ، ثبت فوری و بازنمایی دقیق جلوه های نوری کار در فضای آزاد (البته اگر عمر کفاف داد در مطالب بعدی راجع به هنرمندان امپرسیونیسمی میگم که بودند هنرمندانی مانندادگار دگا ولوترک که محیط های بسته را برای مضامین خود انتخاب میکردند ) و انتخاب مضامینی از طبیعت یا مشهودات روزمره همگی از ویژگی ها ی مشترک آثار امپرسیونیسمی است.

تکه های رنگ با ضربات کوتاه قلم کنار هم گذاشته میشدند و از طرق مجاورت و تاثیر گذاری بر هم بود که رنگ نهایی در نگاه بیننده شکل میگرفت.
دلمشغولی هنرمند امپرسیونیستی بیان و انتقال دریافت آنی و مستقیمی بود که از لحظه ی یگانه ی انگیزش احساساتشان حاصل میشود.
نئو امپرسیونیسم هم ادامه امپرسیونیسم است و هم واکنشی نسبت به آن.نئو امپرسیونیسم ها هم مانند امپرسیونیسم ها سرکارشان با نور و رنگ بود ولی بر خلاف امپرسیونیسم ها که تجربی و خودانگیخته بودند،
نئو امپرسیونیسم ها قائل به اصول علمی و ترکیب بندی به شدت فرموله شده رنگها بودند.به تفاوت دو نقاشی زیر دقت کنید

پیشروان نهضت نئو امپرسیونیسم سورا،کامیل پیسارو و سینیاک بودند.
اصولی که اینان برقرار کردند،عبارت بود از:مطالعه ی علمی رنگ و تفکیک نظام مند رنگ مایه ها که تا پیش از این به صورت غریزی بود، سورا بر خلاف مونه و همفکرانش که شکل و جمعیت را به تدریج و با رنگ پردازی خاص خود محو و مه آلود می کردند قتلب صریح و روشنی به فرم ها میبخشیدند و به خط اهمیت میدادند.

این واژه را راجر فرای باری اولین بار در نمایشگاهی که در لندن با عنوان (مونه و پست امپرسیونیسم ها)ابداع کرد.و از آنجا که برجسته ترین آثار نمایشگاه به سزان،گوگن و ون گوگ تعلق داشت (البته ون گوگ را میتوان به علت بیان احساسات درونی خود و حساسیت فراوان وی نسبت به جهان بیرونی خود و نقاشی طبیعت به صورت اغراق آمیز برای بیان رنج آدمی نقاشی اکسپرسیونیستی نام برد.خود من نفهمیدم که آخرش اون امپرسیونیسم بود یا اکپرسیونیسم)از آنها به عنوان شخصیت های محوری این گرایش یاد میشود.
در دوره ماقبل امپرسیونیسم نقاشان سعی میکردند با حجم دادن و سایه زدن شیاء شکل ها را سه بعدی و تو پر نشان بدهند.مانند نقاشی سنگ شکنان گاستاو کوربه که از نقاشان سبک رئالیسم است.
* ارسال مقاله توسط عضو محترم سایت با نام کاربری : sm1372